آذر ۲۴، ۱۳۸۶

***
گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم . .* . . گفتم به از ترنجی لیکن بدست نائی

گفتا تو از کجایی کا شفته می نمائی . .* . . گفتم منم غریبی از شهر آشنائی

گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری . .* . . گفتم بر آستانت دارم سر گدائی

گفتا بدلربای ما را چگونه دیدی . .* . . گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربائی

گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد . .* . . گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید

گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت . .* . . گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
**
.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

از اینکه به خیزران آمدی ممنونم اگر بازهم بیائی خوشحال میشوم واگر اجازه بدهی لینکت را در خیزران
بگذارم سرفراز میشومhttp://kheyzaran.blogsky.com/