همانی که دوستش می دارم
قرمز، قرمز ، قرمز
آبشار دالانهای تو در توی هر در دریچه قلب مهربانت استوار است بر داستان هر رگ و مویرگی که حیات جسم تو را روایت میکند.
تو
همانی که دوستش می دارم
آبی ، آبی ، آبی
چشمان رنگ به دریا باخته است
قرمز، قرمز ، قرمز
آبشار دالانهای تو در توی هر در دریچه قلب مهربانت استوار است بر داستان هر رگ و مویرگی که حیات جسم تو را روایت میکند.
تو
همانی که دوستش می دارم
آبی ، آبی ، آبی
چشمان رنگ به دریا باخته است
۱ نظر:
سلام آرش عزیز
خسته نباشی.اگر به قلب اشاره نکرده بودی اروتیک بودن شعر کاملا پیدا بود. البته همین حالا هم پیداست.
شاد باشی
ارسال یک نظر